در معادن پادشاه سلیمان، سر هنری کورتیس و کاپیتان گود، آلن کواترمین را متقاعد می‌کنند تا به آنها کمک کند تا جورج برادر سر هنری را پیدا کنند، کسی که در حین جستجوی گنجینه افسانه‌ای یک پادشاهی گمشده در فضای ناشناخته آفریقا گم شده است. کواترمین موافقت می کند که اکسپدیشن را رهبری کند، اگرچه امید چندانی ندارد که آنها زنده برگردند. آنها پس از تحمل سختی‌های غیرقابل تصور، گنج را در اعماق کوه پنهان می‌کنند، اما در حالی که در حال تحسین گنجینه هستند، درب سنگی بزرگ بسته می‌شود. ذخیره آب و غذای آنها به سرعت تمام می شود و مردان گرفتار آماده مرگ می شوند، اما در زمان کوتاهی راهی برای فرار پیدا می کنند. در سفر بازگشت به تمدن، زمانی که به طور معجزه آسایی با جورج کورتیس، زنده و سالم روبرو می شوند، در هدف سفر خود موفق می شوند. آنها با گنجینه کافی برای زندگی در سبک به انگلستان باز می گردند، اما آلن کواترمین آنها را برای ماجراجویی های آفریقایی بیشتر فریب می دهد. در Allan Quatermain، این سه نفر به جستجوی پادشاهی نژاد «سفید» جنگ‌جو می‌پردازند، اکسپدیشن دیگری که مملو از خطر است. یک سفر خطرناک با قایق رانی در امتداد یک رودخانه زیرزمینی آنها را به زو-وندی، سرزمینی که توسط دو ملکه زیبا اداره می شود، هدایت می کند. هر دو ملکه عاشق سر هنری می شوند و این وضعیت انفجاری منجر به جنگ داخلی، چندین جنگ، تشییع جنازه و عروسی می شود.