گون شیله در سالهای آخر عمرش به عنوان پایتخت امپراتوری هابسبورگ در حال زوال، در وین زندگی میکرد. او که توسط خانوادهاش طرد شده بود و از سوی جامعه به دلیل علاقهاش به دختران جوان مورد تعقیب قرار گرفت، از طریق هنر خود تنهایی عمیق و گیجکننده و وسواس جنسی، مرگ و زوال را بیان کرد. شیله در سن بیست و هشت سالگی درگذشت، با این حال او مجموعه ای از آثار را از خود به جای گذاشت که شهرت عمومی عظیمی را حفظ کرد - و اسطوره. این کتاب با مصور فراوان به موضوعات جنسی جنجالی و جنبههای نادیده گرفته شده هنر شیله میپردازد، بهویژه آزمایشهای رسمی او و پرترههای اکسپرسیونیستی بعدی و نقاشیهای تمثیلی او - آثاری که چیزهای زیادی در مورد اهمیت حرفه کوتاه او آشکار میکنند.
1. دانوب زیبا: اگون شیله که در تولن در رود دانوب متولد شد، تصمیم می گیرد نقاش شود. او پس از اخذ دیپلم خود در آکادمی هنرهای زیبای وین، با گوستاو کلیمت آشنا می شود.
2. من، من، من: از سال 1910 به بعد، یکی از نقوش تکراری شیله، سلف پرتره است، و او خود را وقف "پانتومیم خود" می کند که در نوع خود بی نظیر است.
3. از بهشت تا زندان: شیله تعدادی نقاشی اروتیک تولید می کند و در عین حال ترکیبات نمادینی را با موضوع مرگ ترسیم می کند.
4. رستاخیز: هنرمند بوم های تمثیلی بزرگی مانند Hermits را می کشد، جایی که خود را با کلیمت نشان می دهد، و کاردینال و نون، چشم اندازی طنز از گناهان جسم.
5. هنرمند شناخته شده: دیگر «ترس بورژوازی» نیست، شیله تا زمان مرگش ستون زندگی هنری در وین است.
نمایش بیشتر